هسته:
هسته معمولا اولین کلمه ای است که در جمله، کسره « –ِ »می گیرد.
مثال:
دانش آموزِ باهوش }دانش آموز: هسته{ لباسِ بلند }لباس: هسته{ زهرا آمد }زهرا : هسته{
روش تشخیص هسته در گروه :
1) اولین اسمی است که کسره می گیرد: اين دو کتابِ خواندنی.
2) اگر هیچ کلمه ای کسره نگیرد، آخرين کلمۀ گروه را هسته می گیريم: آن دو کارگر
1) وابستۀ پیشین عبارت است از :
الف - صفت اشاره:
اين، آن، همین، همان
مثال:
اين درخت همان معلم آن مدرسه همین کلاس
ب - صفت شمارشی:
يک، دو، سه، چهار، اولین، دومین، سومین، چهارمی و ... .
مثال:
دو دختر پنج دانش آموز سومین خانه هفتمین روستا
پ - صفت پرسشی:
چه، چند، کدام
مثال:
چند کتاب خريدی؟ کدام گل را انتخاب کردی؟
ت - صفت تعجبی:
عجب ، چه
مثال:
عجب هوايی! چه دريايی!
ث - صفت مبهم:
هر، همه، هیچ، فلان، چند
مثال:
فلان مغازه تعطیل است. هر آدمی می داند.
2) وابستۀ پسین عبارت است از :
الف - صفت بیانی:
لباس زيبا، دختر باهوش، درخت بزرگ، کلاس تمیز.
ب - مضاف الیه:
خانۀ علی، کشور ايران، باغ همسايه، دَر خانه.
یادآوری :
هرگاه دو کلمه به وسیلۀ « ـــــــــِـــــــــ »به هم اضافه شوند، ترکیب می سازند.
مثال:
دستِ پاک – کوهِ بلند – کتابِ فارسی – چشمِ من – زندگیِ زيبا – خانۀ علی – کشورِ ايران و ... .
همۀ مثال های بالا ترکیب هستند ولی نوع هريک با ديگری فرق دارد.
راه های تشخیص ترکیب وصفی و اضافی :
1) کسرۀ بین دو کلمه را حذف می کنیم، بعد از کلمۀ اول، ويرگول می گذاريم و در آخر، فعلِ »است» اضافه می کنیم . اگر عبارت معنی داد، ترکیبِ وصفی است و اگر معنی نداد، ترکیبِ اضافی است.
مثال:
اتاقِ تمیز ß اتاق، تمیز است (اين جمله معنی می دهد. پس ترکیبِ وصفی است)
اتاقِ مديرß اتاق، مدير است (اين جمله معنی نمی دهد. پس ترکیبِ اضافی است)
2) به آخرِ کلمۀ دوم »تَر» اضافه می کنیم. اگر عبارت معنی داد، ترکیبِ وصفی است و اگر معنی نداد، ترکیبِ اضافی است.
مثال:
مادرِ دلسوز ß مادرِ دلسوزتَر (چون معنی دارد، ترکیبِ وصفی است)
مادرِ من ß مادرِ من تَر (چون معنی ندارد، ترکیبِ اضافی است)
کلمۀ »بسیار» را در وسط دو کلمه قرار می دهیم. اگر عبارت معنی داد، ترکیبِ وصفی است و اگر معنی نداد، ترکیبِ اضافی است.
مثال:
شهرِ تمیز ß شهرِ بسیار تمیز (چون معنی دارد، ترکیبِ وصفی است)
شهرِ مشهد ß شهرِ بسیار مشهد (چون معنی ندارد، ترکیبِ اضافی است)